فراري - داستان طنز +18
پایگاه تفریحی لوکس بلاگ | جک،اس ام اس،عکس،داستان،کلیپ،کتاب،نرم افزار
www.bia-bia.tk
مردی پس از 15 سال از زندان فرار میکنه . او مقابل خانه ای وایمیسته نگاه میکنه تا بتونه پول و اسلحه گیر بیاره ولی در اونجا زن و مرد جوانی رو در رختخواب پیدا میکنه . ابتدا مرد جوان رو به صندلی طناب پیچ میکنه سپس خانم خوشکله رو به صندلی میبنده و نزدیک میشه و بوسه ای به گردنش میزنه و میره حمام تا دوش بگیره. مرد جوان به همسرش میگه : گوش کن عزیزم این مرد از لباسش معلومه که مدت زیادی رو در زندان بسر برده و حتما اونجا هیچ زنی رو ندیده من دیدم چطور گردن تو رو ماچ کرد اگه خواست با تو س-- داشته باشه مقاومت نکن اونو راضی کن با اینکه میدونم برات چندش آوره ! ببین این زندانی خیلی باید خطرناک باشه و اگه عصبانی بشه جفت مون رو میکشه. قوی باش عزیزم و بدون خیلی دوستت دارم. همسرش پاسخ میده : او گردن منو ماچ نکرد! اون در گوش من گفت که همجنس گراست و معتقده که تو خیلی نازی و از من پرسید که وازلین داریم و من گفتم که در حمام میتونه پیدا کنه . پس عزیزم قوی باش و بدون من هم خیلی دوستت دارم
http://www.roz2pix.rozblog.com/page/link

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: سه شنبه 25 دی 1389برچسب:داستان خنده دار,جوك,مدل,عكس,+18,
ارسال توسط JaVaD

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

‎ ‏